DNA Romance پیشبینی "شیمی" آنلاین را با استفاده از DRom 1.0 algorithm. این الگوریتم ۱۰۰ نشانگر خاص را در DNA شما ارزیابی میکند و بر روی ژنهایی تمرکز دارد که ثابت شده در جذب و تولید مثل نقش دارند. مطالعات نشان دادهاند که افرادی که نشانگرهای DNA متنوعی در مجموعه اصلی سازگاری بافتی (MHC) دارند، معمولاً بوی یکدیگر را جذاب مییابند و اغلب از روابط عاشقانه پایدارتری برخوردار هستند..
DNA Romance همچنین پیش بینی می کند. توافق شخصیتی از نوعهای شخصیتی که از آزمونهای روانشناختی کسب شده است، استفاده کرده و کاربران را قادر میسازد تحلیل کنند استفاده از فیلترها برای به اشتراک گذاشتن مصالح مشترک و جذب فیزیکی DNA Romance از عکس های مسابقه ای که دارند برای ایجاد تطبیق های مناسب استفاده می کند. second genetic algorithm DRom 2.0 DRom 2.0، با استفاده از مدل هوش مصنوعی تمرین شده با نشانگرهای DNA مرتبط، با دقت بالا پیش بینی ویژگی های فینوتیپیکی انجام می دهد. DRom 2.0 به DNA Romance کمک می کند. مکانیسم تأیید پروفایل این چند لایه ای از بررسیها را نشان میدهد که به بهتر نشان دادن واقعیت پروفایل کاربر کمک میکند.
بررسی کنید
امتیاز هماهنگی شخصیتی
الهام گرفته از ۱۶ نوع شخصیت مشهور یونگ/مایرز-بریگز. این آزمون روانسنجی که بیش از یک قرن پیش توسط روانپزشک سوئیسی، دکتر کارل یونگ توسعه یافته و سپس توسط ایزابل بریگز مایرز و کاترین بریگز بهبود یافته است، آزمونی است که آزمون زمان را پشت سر گذاشته است. به عنوان شاخص نوع مایرز-بریگز® شناخته میشود و به طور گستردهای در روانشناسی سازمانی مورد استفاده قرار میگیرد.
DNA Romance از این الگوریتم سازگاری شخصیتی برای پیشبینی ارتباطات بالقوه بین افراد مجرد و زوجها استفاده میکند. الگوریتمهای DNA Romance به طور استراتژیک نمرات سازگاری بالاتری را به انواع شخصیت مشابه اختصاص میدهند و نمرات کمتری به آنهایی که ممکن است با یکدیگر تضاد داشته باشند..
DNA Romance "شیمی" را با استفاده از DRom 1.0 پیشبینی میکند، الگوریتمی که پلیمورفیسمهای تک نوکلئوتیدی (SNPs) را تحلیل میکند و تأثیر آنها بر انتخاب رابطه در چندین مطالعه مستقل تأیید شده است. در اینجا تنها چند مورد از مقالات تحقیقاتی که برای توسعه DRom 1.0 ارزیابی کردیم را ارائه میدهیم..
داندین-روولاند سی، لورانت ر، دال-آرا ای، توپانس بی و شایکس آر (۲۰۱۹) اثبات ژنومی برای تطابق ناهمگن MHC در انسانها
این مطالعه در مورد مجموعه اصلی سازگاری بافتی (MHC) و انتخاب شریک در انسانها نشان میدهد که در حالی که زوجها در شمال اروپا تمایل به نشان دادن عدم سازگاری MHC دارند، که ممکن است نشاندهنده تأثیر زیستی بر انتخاب شریک باشد، عوامل اجتماعی و/یا فرهنگی در سایر مناطق، مانند اسرائیل، ممکن است این ترجیحات جفتگیری زیستی را تحتالشعاع قرار دهند یا پنه
Birnbaum GE, Zholtack K, Mizrahi M & Ein-Dor T (2019) حقله تلخ: متوقف کردن مصرف داروهای ضد بارداری باعث افزایش استقبال از همسران جایگزین Evolutionary Psychological Science volume 5, pages 276–285
*** هورمونال بارورهای موجب تغییر ترجیحات زوجین زنان به مردانی که بیشتر تحمل کننده هستند می شود، اما لغو استفاده از آنها ترجیحات آنها را به حالت قبل باز می گرداند، افزایش جذب به مردانی که بیشتر قابلیت ژنتیکی دارند، به ویژه در فازهای فراوانی قدرت پرورشی، که ممکن است موجب انتخاب راه حل های جدید برای پیدا کردن زوج مورد نظر شود.
Wedekind C (2019) تعامل پیشبینیشده بین خوشایندی و شدت بویایی شواهدی برای سیگنالدهی اجتماعی کمپلکس اصلی سازگاری بافتی (MHC) در زنان ارائه میدهد.. Proc. R. Soc. B 285:20172714.
*** این مقاله به بررسی ارتباط مجموعه های قابل تحمل بزرگ (MHC) و ترجیحات بوی در انسان پرداخته است، بحث نتایج قبلی و تجزیه و تحلیل چگونگی ناشی از رایش شانه ها و عوامل دیگر بر بینش بوی بدن و ارتباط آن با MHC، با بازنگری مجدد داده های گذشته ای که نشان می دهد که خوشبویی و نوسانات بوی می تواند با ناهمسانی MHC در ارتباطات اجتماعی از طریق بوی تاثیر گذار باشد، اشاره می کند که بین MHC، بینش بوی و ارتباطات اجتماعی وجود دارد.
Wu K, Chen C, Moyzis RK, Nuno M, Yu Z and Greenberger E (2018) بیش از عمق پوست: جذابیت مبتنی بر مجموعه اصلی سازگاری بافتی (MHC) در میان سرعتدادههای آسیایی-آمریکایی Evolution and Human Behavior. 39(4):447-456.
*** در یک زمینه از سریع دوستی، زنان، اما نه مردان، نشانههایی برای همسران بر اساس مختلف تطبیق پیوستگی های پیشرفته ترین هسته های هنجاری (MHC) با استفاده از تجزیه و تحلیل SNP نشان دادند، با اینکه مختلف SNP ها بر اساس نزدیکی به ژن های HLA اصلی جهت اثرگذاری بر جذب نشان دادند، و نمایه های مبتنی بر MHC برای پیش بینی پیشنهاد تاریخ دوم برای هر دو جنسیت تاثیر مشابه به ویژگی های خود گزارش شده داشتند.
Henningsson S, Hovey D, Vass K, Walum H, Sandnabba K, Santtila P, Jern P, Westberg L (2017) یک پلیمورفیسم میسنس در ژن گیرنده فرومون فرضی VN1R1 با رفتارهای اجتماعی-جنسی مرتبط است.. Transl Psychiatry. 7(4):e1102.
*** یافته های این مطالعه نشان می دهد که بین یک پلی مورفیسم در ژن VN1R1، مرتبط با رسیور نوع یک ومروناسال انسانی (جزءی از سیستمی که تاثیرات فرومون ها را مدیریت می کند) و رفتار سوئیسوئال در زنان وجود دارد، به ویژه در مورد یک شب یکجا، که نشان می دهد که کیموسایگنالینگ ممکن است در مدیریت تعاملات اجتماعی انسانی کاربرد داشته باشد.
Burger D، Meuwly C، Marti E، Sieme H، Oberthür M، Janda J، Meinecke-Tillmann S و Wedekind C.(2017) اولویتهای مرتبط با MHC در خروسهای دیستروز زن (Equus caballus).
این مطالعه تأثیر ژنهای مجموعه اصلی سازگاری بافتی (MHC) و سطوح تستوسترون بر ترجیحات جفتگیری مادیانها را بررسی کرد و نشان داد که مادیانها در دوره دیاستروس (دوره غیرتولیدی) علاقه بیشتری به نرهای MHC-ناهمسان نشان میدهند، اما سایر ویژگیهای غیر مرتبط با MHC در نرها، مانند ویژگیهای فیزیکی یا نشانههای رفتاری، ممکن است در دوره استروس (دوره تولیدمثل) تأثیرات MHC را تحتالشعاع قرار دهند، به طوری که زمینه و مرحله چرخه در انتخاب جفت نقش کلیدی دارند.
Sherlock JM, Sidari MJ, Harris EA, Barlow FK, Zietsch BP (2016) آزمایش فرضیه انتخاب شریک در ارگاسم زنانه: جداسازی ویژگیها و رفتارها . Socioaffect Neurosci Psychol. 6:31562.
*** این مطالعه نشان می دهد که زنان با همسران مختلف تجربه ای با فراوانی های مختلف از آغاز های عشقی دارند، با این حال، آنهایی که باعث افزایش فراوانی آغاز های عشقی شده اند، به عنوان بیشتر خنده دار، خلاق، گرم، وفادار و بهتر بوی دار، همچنین بیشتر به رضایت جنسی همسرشان توجه می کنند، که به حدی حمایت از فرض نظارت بر انتخاب همسر برای آغاز های عشقی زن می کند که آن را به عنوان یک مکانیسم ممکن برای انتخاب همسران با کیفیت بالا مشخص می کند.
Kromer J, Hummel T, Pietrowski D, Giani AS, Sauter J, Ehninger G, Schmidt AH, Croy I (2016) تأثیر HLA بر شراکت انسانی و رضایت جنسی. Sci Rep. 6:32550.
*** بررسی نشان می دهد که در انسان، ناهمسانی HLA (یک جزء ژنتیکی سیستم ایمنی) می تواند بر انتخاب همسر و رضایت جنسی تاثیر گذار باشد، به طور محتمل از طریق تشخیص سیگنال های بویایی مرتبط با سازگاری ژنتیکی، مانند مکانیسم های مشاهده شده در حیوانات دیگر، که تنوع ژنتیکی و قدرت مقاومت در نوزادان را ترویج می کند.
Wlodarski R. and Dunbar RIM. (2015) چی در یک بوسه نهفته است؟ تأثیر بوسههای عاشقانه بر جذابیت شریک زندگی. Evol Psychol. ; 12(1): 178–199.
*** این مطالعه نشان داد که تصور توانایی بوسیدن روانشناختی اثرگذاری بر روی ارزیابی های نسبت به نزدیکان دارد، افزایش دلبستگی خاصاً برای زنان در محیط های جنسی راحت، و در حالی که علامت های بصری می توانند تاثیر اطلاعات مربوط به بوسیدن را در برخی از مواقع جنسی باطل کنند، نشان داده شد که تاثیر اطلاعات زیبای بصری برای مردان بیشتر از زنان است، که به این معنی است که بوسیدن در انتقال کیفیت و دلبستگی نزدیکان به عنوان یکی از علامت های چند بعدی اثرگذار است.
Burger D، Dolivo G، Marti E، Sieme H و Wedekind C.(2015) نوع مجتمع های بزرگ نسبتی جنسی زن تأثیر می گذارد بر سطوح تستوسترون و تعداد مخمصه ها در اسب (Equus caballus)
این مطالعه بررسی می کند چگونه مجموعه های قابل تشخیص بزرگ (MHC) بر اساس راهبردهای تولید مخصوص مردان در اسب ها تأثیر می گذارد. نتایج نشان داد که وقتی استالیون ها به دخترانی با نوع های MHC ناهماهنگ در میان بودند، سطوح هورمون تستوسترون بیشتری داشتند و تعداد بیشتری از سرم در هر اجرایی تولید کردند با مقایسه با وقتی که به دخترانی با نوع های MHC مشابه در میان بودند، که نشان می دهد که نشانه های مرتبط با MHC می توانند تاثیر بر تولید هورمون تستوسترون مردان و ویژگی های سرم داشته باشند، که به نتیجه می رسد که راهبردهای تولید تأثیر می گذارند.
Christakis NA and Fowler JH (2014) دوستی و انتخاب طبیعی PNAS. 11:10796–10801.
*** این مطالعه نشان می دهد که انسان ها علاوه بر اینکه با افرادی که نوع ژنتیکی مشابه به میزان همسران دوم راشته اند، دوستی هم برقرار می کنند، در تمام ژنوم به طوری که برخی از ژنوتیپ ها به طور مثبت (هوموفیلیک) و برخی دیگر به طور منفی (هتروفیلیک) بین دوستان مرتبط هستند، با مجموعه های خاصی از ژن های مرتبط با سیستم بویایی و ایمنی در تشکیل دوستی کمک می کنند، که نشان می دهد که دوستان ممکن است به عنوان "رابطه فعال" عمل کنند و نشان می دهد که ژنوتیپ های هوموفیلیک ممکن است امتیازات فیتنسی همجوشی را که در این بین تاثیر گذاشته است برای انسان های اخیر توسعه داده است، به ارمغان آورد.
Laurent R and Chaix R (2012) انتخاب شریک وابسته به MHC در انسانها: چرا الگوهای ژنومی از دادههای HapMap اروپایی-آمریکایی از فرضیه حمایت میکنند BioEssays. 34(4):267-71.
*** It seems that
Lie HC, Simmons LH and Rhodes G (2010) ناهمسانی ژنتیکی، تنوع ژنتیکی و ترجیحات جفتگزینی در انسانها . Evolution and Human Behavior 31:8–58.
*** این مطالعه تأثیر عوامل ژنتیکی، بهویژه مجموعه اصلی سازگاری بافتی (MHC)، بر ترجیحات همسر در انسانها را بررسی میکند و نشان میدهد که مردان تمایل دارند زنان با MHC غیرمشابه را در هر دو زمینه جفتیابی کوتاهمدت و بلندمدت ترجیح دهند. همچنین تنوع ژنتیکی بر ترجیحات همسر مردان و زنان در زمینههای مختلف جفتیابی تأثیر میگذارد، که این امر نقش قابل توجهی برای MHC در انتخاب همسر انسانها را تأیید میکند و پیشنهاد میدهد که این ترجیحات ممکن است به افزایش تنوع ژنتیکی در نسلهای آینده کمک کنند.
Lie HC, Rhodes G and Simmons LH (2010) آیا تنوع ژنتیکی با موفقیت جفتگیری در انسانها مرتبط است؟? Animal Behaviour. 79, 4:903-909
*** این مطالعه نشان میدهد که در انسانها، بهویژه در زنان، تنوع ژنتیکی، بهویژه در داخل مجموعه اصلی سازگاری بافتی (MHC)، با موفقیت بیشتر در جفتیابی، که با تعداد شرکای جنسی اندازهگیری میشود، مرتبط است. این امر مفهوم این را حمایت میکند که عوامل ژنتیکی، که احتمالاً به عملکرد سیستم ایمنی مرتبط هستند، در موفقیت جفتیابی انسانها نقش دارند، در حالی که هیچ ارتباط معناداری در مردان یافت نشد.
Chaix R, Cao C, and Donnelly P (2008) آیا انتخاب شریک در انسانها وابسته به MHC است؟? PLOS Genetics, 4 (9)
*** مطالعه نشان میدهد که در حالی که جمعیتهای اروپایی-آمریکایی ممکن است همسرانی با MHC غیر مشابه را ترجیح دهند تا تنوع در سیستم ایمنی فرزندان خود را انتخاب کنند، چنین الگویی در جمعیتهای مورد بررسی آفریقایی یافت نمیشود. این موضوع نشان میدهد که تأثیر MHC بر انتخاب همسر میتواند وابسته به زمینه باشد و احتمالاً تحت تأثیر عوامل مختلف شکل بگیرد.
Schwensow N, Fietz J, Dausmann K, Sommer S (2008) استراتژیهای جفتیابی مرتبط با MHC و اهمیت تنوع ژنتیکی کلی در یک پریمات جفتزیست الزامی. Evol Ecol. (22) 617-636
*** این مطالعه انتخاب همسر را در لمور کوتوله دم چاق بررسی میکند و نشان میدهد که مادهها ترجیح میدهند نرهایی با تنوع ژنتیکی MHC بیشتر و همپوشانی MHC کمتر را به عنوان پدران اجتماعی و ژنتیکی انتخاب کنند، در حالی که تنوع ژنتیکی کلی و خویشاوندی تأثیر قابل توجهی بر انتخاب همسر ندارند؛ ممکن است جفتگیریهای خارج از جفت برای کاهش ناسازگاری ژنتیکی رخ دهد، که نشاندهنده تعامل پیچیدهای بین فرضیههای "ژنهای خوب به عنوان هتروزیگوسیتی" و "جفتگیری غیرهمسان" در استراتژیهای جفتگیری پرایماتها است.
Wedekind C (2007) پیچیدگی اصلی سازگاری با بافت و توصیفهای عطرسازان از بوی بدن انسان Evolutionary Psychology.5(2): 330-343
*** این آزمایش ارتباطی بین مجموعه اصلی سازگاری بافتی (MHC) و توصیفهای کلامی بوی بدن انسانها را نشان میدهد و نشان میدهد که عطرسازان حرفهای میتوانند تا حدی اجزای بوی بدن مرتبط با MHC را بیان کنند. این موضوع تأثیر MHC بر ادراک بویایی انسان و احتمالاً انتخاب شریک را زیر سؤال میبرد، با توجه به نقش حیاتی MHC در عملکرد سیستم ایمنی و تأثیر قبلاً ذکر شدهاش بر بوی بدن و انتخاب شریک.
Garver-Apgar CE, Gangestad SW, Thornill R, Miller RD and Olp JJ (2006) آللهای اصلی مجموعه سازگاری بافتی، پاسخدهی جنسی و عدم وفاداری در زوجهای عاشقانه Psychol Sci, 17(10): 830-835.
*** در زمینه زوجهای عاشقانه، مطالعه نشان میدهد که با افزایش نسبت آللهای مشترک کمپلکس اصلی سازگاری بافتی (MHC)، پاسخ جنسی زنان به شریکهای خود کاهش مییابد، در حالی که تعداد شریکهای جنسی خارج از رابطه و جذابیت آنها به مردان غیر از شریکهای اصلیشان، به ویژه در دوران باروری، افزایش مییابد. این موضوع نشان میدهد که عدم شباهت MHC ممکن است در جذابیت جنسی و انتخاب شریک نقش داشته باشد، که احتمالاً ناشی از استراتژیهای ژنتیکی و تولیدمثالی است که به منظور افزایش توانمندی ایمنی فرزندان از طریق حفظ تنوع ژنتیکی طراحی شدهاند.
Roberts CE, Gosling LM, Carter V and Petrie M (2006) ترجیحات بوی مرتبط با MHC در انسانها و استفاده از قرصهای ضدبارداری Proc. R. Soc. B 275, 2715–2722
*** این مطالعه بررسی میکند که چگونه قرصهای ضد بارداری بر ترجیحات زنان برای برخی از بویهای مردانه تأثیر میگذارد، که بهطور شناختهشدهای تحت تأثیر ژنها در مجموعه اصلی سازگاری بافتی (MHC) قرار دارند. تحقیقات قبلی نشان دادهاند که ترجیح زنان برای بوی مردان با MHC نامشابه ممکن است به افزایش هتروزیگوسیتی فرزندان یا کاهش زناشویی درونخانوادگی کمک کند. جالب اینجاست که همچنین پیشنهاد شده است که زنان استفادهکننده از قرصهای ضد بارداری تمایل دارند بوی مردان با MHC مشابه را ترجیح دهند، که با این منطق در تضاد است. این مطالعه از یک طراحی طولی استفاده کرده است تا زنان را قبل و بعد از شروع استفاده از قرصهای ضد بارداری آزمایش کند و ترجیحات آنها را با گروه کنترل کاربران غیرقرص مقایسه کند. در حالی که این مطالعه تفاوت معناداری در ارزیابیها بین بوی مردان با MHC نامشابه و مردان با MHC مشابه در مرحله چرخه فولیکولی بهطور کلی پیدا نکرد، اما مشخص شد که زنان مجرد تمایل دارند بوی مردان با MHC مشابه را ترجیح دهند، در حالی که زنان در روابط به بوی مردان با MHC نامشابه گرایش دارند. این یافته اخیر همراستا است.
Wedekind C (2006) شدت بوی بدن انسان و MHC: آیا باید انتظار یک ارتباط را داشته باشیم؟ ? Evolutionary Psychology. 4:85-94
*** این تحقیق روابط بین چندین ژن MHC (مجموعه اصلی سازگاری بافتی) و شدت و خوشایندی بوی بدن مردان را شناسایی میکند و کشف میکند که مردانی که حداقل یک آنتیژن MHC هموزیگوت دارند، بوی بدن قابل توجهتری نسبت به هموزیگوتها منتشر نمیکنند، اما عطر آنها توسط زنانی با MHC متفاوت بهطور قابل توجهی قویتر درک میشود.
Pause BM, Krauel K, Schrader C, Sojka B, Westphal E, Mu¨ller-Ruchholtz W, and Ferstl R. (2006) مغز انسان یک حسگر برای تشخیص شباهتهای HLA کلاس I منتقلشده بهصورت شیمیایی در روابط همجنس و مخالفجنس است. Proc. R. Soc. B (2006) 273, 471–478 doi:10.1098/rspb.2005.3342
*** این مطالعه نشان میدهد که انسانها به طور ناخودآگاه بوهای بدن افرادی با نشانگرهای ژنتیکی مشابه HLA (آنتیژن لوکوسیت انسانی) را شناسایی و به آنها واکنش نشان میدهند، که ممکن است نقش حیاتی در تعاملات اجتماعی و انتخاب شریک داشته باشد و به عنوان سیگنالهای اجتماعی ظریف در روابط همجنسگرا و مخالفجنس عمل کند.
Martins Y, Preti G, Crabtree CR, Runyan T, Vainius AA and Wysocki CJ (2005) ترجیح بوی بدن انسان تحت تأثیر جنسیت و گرایش جنسی قرار دارد.. Psychological Science, 16(9) 694-702
*** این مطالعه نشان میدهد که گرایش جنسی و جنسیت بر ترجیحات افراد نسبت به بوی بدن انسان تأثیر میگذارد، به طوری که مردان و زنان همجنسگرا و دگرجنسگرا ترجیحات دوگانه متمایزی را هنگام مواجهه با بوی بدن افرادی از ترکیبهای مختلف جنسیت و گرایش جنسی نشان میدهند. این امر به این معناست که بوی بدن میتواند عاملی در انتخاب شریک جنسی و اجتماعی باشد.
Horton R, Wilming L, Rand V, Lovering RC, Bruford EA, Khodiyar VK, Lush MJ, Povey S, Talbot CC Jr, Wright MW, Wain HM, Trowsdale J, Ziegler A, Beck S (2004) نقشه ژنتیکی انسانهای گسترشیافته MHC. Nat Rev Genet 5(12):889-899
*** این مطالعه یک نقشه ژنی یکپارچه از MHC گسترده انسانی را توصیف میکند، که منطقهای کلیدی در ژنوم مهرهداران برای عفونت و خودایمنی به دلیل نقش اساسی آن در هر دو نوع ایمنی تطبیقی و ذاتی است. این مطالعه محتوای قابل توجهی را در ارتباط با پارالوژی، پلیمرفیسم، عملکرد ایمنی و ارتباط آن با بیماریهای مختلف برجسته میکند و نمای جامعی را از ادغام دادهها از چندین مطالعه بزرگ ارائه میدهد.
Jacob S, McClitock MK, Zelano B and Ober C (2002) آللهای HLA که بهصورت پدری به ارث رسیدهاند، با انتخاب زن برای بوی مرد مرتبط هستند.. Nature Genetics, 30:175
*** این مطالعه نشان میدهد که زنان میتوانند تفاوتهای موجود در بوی بدن مردان را که تحت تأثیر یک واریانت واحد در آلل HLA (MHC انسانی) قرار دارد، تشخیص دهند. توانایی یک زن در تشخیص و ترجیح برخی بوها بهطور قابل توجهی بر اساس آللهای HLA به ارث رسیده از پدرش و نه مادرش است؛ این موضوع نشان میدهد که بوهای مرتبط با HLA که از پدر به ارث رسیدهاند، بر ترجیح بویایی تأثیر میگذارند و ممکن است به عنوان نشانههای اجتماعی عمل کنند، حتی با وجود مجموعهای از بوهای بالقوه ناشی از عوامل ژنتیکی و فرهنگی مختلف.
Milinski M and Wedekind C (2001) شواهدی برای ترجیح عطر مرتبط با MHC در انسانها. Behavioural Ecology 12(2):140-149
*** این مطالعه به بررسی رابطه بین ژنوتیپهای مجموعه اصلی سازگاری بافتی (MHC) و ترجیحات عطر در انسانها میپردازد. آنها یک همبستگی قابل توجه بین MHC یک فرد (بهویژه HLA-A، -B، -DR) و ارزیابیهای او از رایحههای مختلف برای استفاده شخصی کشف کردند، بهطوریکه برخی از انواع HLA (مانند HLA-A2) ترجیحات رایحهای ثابتی را نشان میدهند. با این حال، در مورد ترجیحات برای رایحه شریک، همبستگی عمدتاً بیمعنی بود، که با فرضیهای همراستا است که افراد عطرها را برای استفاده شخصی انتخاب میکنند تا به احتمال زیاد بوی بدن خود را که از نظر ایمنژنتیکی آشکار است، تقویت یا افزایش دهند، نه اینکه بخواهند رایحههای شریک خود را تغییر دهند.
Wedekind C, Seebeck T, Bettens F And Paepke AJ (1995) ترجیحات جفتگزینی وابسته به MHC in humans. Proc.R.Soc.Lond.B. 260:245-249.
*** این مطالعه نشان داد که افراد تمایل دارند بوی بدن همسران بالقوهای را که ژنهای سیستم ایمنی متفاوتی با خود دارند، ترجیح دهند، اما این ترجیح برای زنان تحت کنترل زایمان تغییر میکند.
* مشخص شد که زندهمانی اسپرم با عدم شباهت HLA شرکاء مرتبط است، که نشان میدهد مخاط گردن رحم ممکن است بهطور انتخابی ادغام بعدی گامتها را بین شرکای سازگار از نظر ایمنژنتیکی تسهیل کند..
Jokiniemi A, Magris M, Ritari J, Kuusipalo L, Lundgren T, Partanen J and Kekäläinen J (2020) تطابق ژنتیکی پس از مقاربت: تأثیرات وابسته به HLA بر عملکرد اسپرم انسانی ناشی از مخاط گردن رحم Proc Biol Sci., doi: 10.1098/rspb.2020.1682. Epub 2020 Aug 19.
* found an increased frequency of homozygosity for HLA-E*0101 in Egyptian women with RM
Mosaad YM, Abdel-Dayem Y, El-Deek BS and El-Sherbini SM (2011) همبستگی بین هموزیگوسیتی HLA-E *0101 و سقط مکرر در زنان مصری. Scand J Immunol. 2011 Aug;74(2):205-9. doi: 10.1111/j.1365-3083.2011.02559.x.
* یک محاسبه ریسک ژنتیکی پیشنهاد شده است که میتواند سقط مکرر (RM) را پیشبینی کند، بر اساس تجزیه و تحلیل هپوتیپهای HLA از زوجهایی که یا سابقه بارداریهای موفق دارند یا سقط مکرر..
Mora-Sánchez A, Aguilar-Salvador D, Nowak I (2019) به سوی یک پلتفرم تطابق گامت: استفاده از ایمنژنتیک و هوش مصنوعی برای پیشبینی سقط مکررNPJ Digit Med Mar 7;2:12. doi: 10.1038/s41746-019-0089-x
* یک متا-تحلیل از ۴۱ مطالعه انجام داد و نشان داد که اشتراک HLA-B و اشتراک HLA-DR هر دو با وقوع RM مرتبط هستند..
Meuleman T, Lashley LE, Dekkers OM, van Lith J, Claas FH and Bloemenkamp KW (2015) تداعیهای HLA و اشتراک HLA در سقط مکرر: یک مرور سیستماتیک و متا-تحلیل Hum Immunol. May;76(5):362-73. doi: 10.1016/j.humimm.2015.02.004.
* ارتباط متفاوت آللها در HLA-A، HLA-B، HLA-C و HLA-DRB1 شناسایی شد که در مقایسه با بیماران RSA گزارش شده در جهان است..
Shankarkumar U, Pawar A, Gaonkar P, Parasannavar D, Salvi V, and Ghosh K (2008) حضور آللهای HLA در بیماران مبتلا به سقط جنین خودبخودی مکرر ایدیوپاتیک از هند J Hum Reprod Sci. 2008 Jan;1(1):19-24. doi: 10.4103/0974-1208.39592.
توضیح دهید که رابطه بین شباهت HLA در آللهای فردی و همچنین هپوتیپهای HLA به عنوان نشانگرهایی برای افزایش خطر از دست دادن جنین در میان زوجهای هوتریتی چیست..
Ober C (1999) مطالعات HLA، باروری و انتخاب شریک در یک جمعیت انسانی ایزوله. Hum Reprod Update 5(2):103-107.
نتایج یک مطالعه ۱۰ ساله که افزایش نرخ از دست دادن جنین را در میان زوجهای هوتریتی که برای آنتیژنهای HLA همخوانی دارند، نشان داد..
Ober C, Hyslop T, Elias S, Weitkamp LR, Hauck WW (1998) آنتیژن لکوسیتی انسانی مطابقت و از دست دادن جنین: نتایج یک مطالعه آیندهنگر 10 ساله Human Reproduction, Volume 13, Issue 1, Jan 1998, Pages 33–38
* افزایش نرخهای سقط جنین خودبخودی مکرر در میان زوجهای هوتریتی که از نظر آللهای HLA-DQA1 مطابقت دارند، نشان داده شده است.
Ober., Steck., Ven., Billstrand., Messer., Kwak., Beaman., Beer (1993) سازگاری کلاس II MHC در جنینهای سقط شده و نوزادان کامل از زوجهایی که دچار سقط مکرر خودبهخودی هستندJournal of Reproductive Immunology, Volume 25, Issue 3, December 1993, Pages 195-207
امتیاز سازگاری شخصیتی ما بر اساس 16 نوع شخصیت مایرز-بریگز است. این آزمون تاریخچهای طولانی دارد و توسعه سه مؤلفه اول آن به تقریباً 100 سال پیش برمیگردد.Dr. Carl Jung و امروز چهار حرف و 16 گروه نوع شخصیت برای اکثریت مردم به خوبی شناخته شده است. الگوریتم سازگاری شخصیتی DNA Romance، که PC1 نام دارد، بیشترین وزن را به نوعهای شخصیتی مشابه میدهد و وزن کمتری به نوعهای شخصیتی که تمایل به تضاد دارند، اختصاص میدهد..
Lok C (2012) توسعه شغلی: نوع شما چیست؟ ? Nature, 488: 545-547
این مقاله به استفاده از شاخص نوع مایرز-بریگز و آزمونهای مشابه شخصیت در کمک به دانشمندان برای بهبود مهارتهای نرم و هدایت حرفههایشان میپردازد. این ابزارها با ارائه بینشهایی درباره ویژگیهای شخصیتی، میتوانند استراتژیهای ارتباطی، رهبری و کار تیمی آنها را در محیطهای حرفهای راهنمایی کنند.
Keirsey, D (2006) لطفاً مرا درک کن II (ویرایش سوم) . Promethius Nemesis Book Co., Del Mar, CA.
«لطفاً من شما را فهم کنید» یک کتاب روانشناسی است که توسط دیوید کیرسی و مریلین بیتس تالیف شده است، که از یک پرسشنامه خودآزمایی، سورتر تنوع های شخصیتی کیرسی، استفاده می کند تا افراد را در یکی از ششده شخصیت و چهار نوع تنوع بزرگتر (هنرمند، نگهبان، راستگو و ایده پرست) طبقه بندی کند، و به خوانندگان اندیشه هایی در مورد رفتارهایشان و ارزش های اساسیشان را فراهم می کند، همچنین از نظرات روانشناسی قبلی و شاخص های نوع، به ویژه مایرز-بریگز نوع شناسی، استفاده می کند و آنها را ساده می کند.
Myers IB, McCaulley MH, Quenk NL and Hammer AL (1998) MBTI راهنما: راهنمایی برای توسعه و استفاده از نشانگر نوع مایرز-بریگز. Consulting Psychologists Press, Palo Alto, CA, Vol. 3.
MBTI® Manual، نسخه سوم، به عنوان یک راهنمای کامل، توسعه، استفاده و تفسیر ابزار Myers-Briggs Type Indicator® را شرح می دهد، اطلاعات عمیقی در مورد نظریه، قابلیت اطمینان و اعتبار ابزار را فراهم می کند و به درک عمیقی از 16 نوع شخصیتی که آن شناسایی می کند، کمک می کند، همه این ها توسط توسعه دهندگان متخصص در نوع روانشناختی، Isabel Briggs Myers، Mary H. McCaulley، Naomi L. Quenk و Allen L. Hammer، نوشته شده است.
Myers IB, McCaulley MH and Most R (1985) راهنما، راهنمایی برای توسعه و استفاده از شاخص نوع مایرز-بریگز. مشاوره روانشناسان مطبوعات.
نسخه ۱۹۸۵، «راهنما: راهنمای توسعه و استفاده از شاخص نوع مایرز-بریگز»، شاخص نوع مایرز-بریگز (MBTI®) را معرفی و توضیح میدهد. این شاخص به گونهای طراحی شده است که نظریه نوعشناسی روانشناختی C. G. Jung را قابل فهم و قابل استفاده در زندگی روزمره کند و اصل این را زیر خط میکشد که تنوعهای رفتاری، هرچند به ظاهر پراکنده، به طور مداوم منظم هستند و از تفاوتهای ذاتی در استفاده ترجیحی افراد از ادراک و قضاوت ناشی میشوند.
Myers IB (1962) راهنما، راهنمایی برای توسعه و استفاده از شاخص نوع مایرز-بریگز. انتشارات روانشناسان مشاور .
دستورالعمل 1962 مایرز-بریگز برای شاخص نوع شخصیتی کاملاً توصیف و راهنمایی هایی را برای اجرای نظریه نوع شناختی جانگ فراهم می کند، ادعا می کند که تغییرات رفتاری به صورت سیستماتیک و پایدار ناشی از ترجیحات ابعادی و حکم دهی پایه ای است، با هدف استفاده از این ترجیحات با استفاده از گزارش های خودش، نوع شخصیتی فردی را تشخیص دهد، بنابراین امکان اجرای عملی و تحقیق در مورد اثرات آنها بر ردشدها، انگیزه ها، ارزش ها و قابلیت ها فراهم می شود.
Jung CG (1923) نوعهای روانشناختی: یا روانشناسی فردیت آکسفورد، انگلستان: هارکورت، بریس.
نوعهای روانشناختی توسط کارل گوستاف يونگ، که اولین بار در سال 1923 منتشر شد، تئوری روانشناختی مشهوری را معرفی میکند که به توجه یک چارچوب جستجو میکند تا تفاوتهای متنوع و به نظر تصادفی در شخصیت را توضیح دهد، ارائه میدهد که تفاوتهای اساسی در رفتار انسانی به دلیل تفاوتهای ذاتی در چگونگی استفاده از توابع شناختی در نگاه و حکم به وجود میآید، چارچوبی برای تعداد زیادی از تئوریهای شخصیت و ارزیابیهای آتی را به وجود میآورد، به طور ویژه مؤشر نوع بیزرگ-بریگ (MBTI).